هفت وادی سلوک

اهل تصّوف و عرفان برای رسیدن به مقام کمال و وصل، راههایی دارند که آن را طرق سیر و سلوک می خوانند و معتقدند که انسان واقعی کسی است که این راه را مرحله به مرحله و منزل به منزل طیّ نموده به پایان آن رسیده باشد.

هفت وادی سلوک

اهل تصّوف و عرفان برای رسیدن به مقام کمال و وصل، راههایی دارند که آن را طرق سیر و سلوک می خوانند و معتقدند که انسان واقعی کسی است که این راه را مرحله به مرحله و منزل به منزل طیّ نموده به پایان آن رسیده باشد.

اهل تصّوف و عرفان برای رسیدن به مقام کمال و وصل، راههایی دارند که آن را طرق سیر و سلوک می خوانند و معتقدند که انسان واقعی کسی است که این راه را مرحله به مرحله و منزل به منزل طیّ نموده به پایان آن رسیده باشد. ولی بعضی از عرفا عقیده دارند که انسان بر حسب استعداد می تواند بدون آن که بعضی از این مراحل را طیّ کرده باشد به سرمنزل مقصود برسد. یعنی در واقع چند منزل یک منزل بنماید. ولی این بسته به توفیقات غیبی است. والّا به حکم نردبان پله - پله تاکسی مراحل پائین را نپیموده باشد به مقامات بالاتر نمی تواند برسد. این مراحل و منازل را عرفا و مشایخ بزرگ هر کدام به طوری معیّن نموده اند که از یکدیگر متفاوت است.
ما در اینجا طریق سیر و سلوک را به طوری که یکی از عرفای بزرگ ایران شیخ فریدالدّین عطّار در کتاب مشهور خود موسوم به «منطق الطیّر» بیان نموده است، به طور اختصار از نظر خوانندگان گذرانده مسئلت می نمائیم که در طی این طریق توفیقات الهی شامل حالشان باشد. به عقیده عطّار سیر وسلوک هفت وادی است بدین قرار:

1- طلب
2- عشق
3- معرفت
4- استغنا
5- توحید
6 – حیرت
7- فقرو فنا

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

 

عزیزانی که مباحث استاد طاهرزاده را دنبال می‌کنند لازم است موضوعِ به فعلیت‌رساندن باورهایی را که در دل مباحث به‌دست می‌آید از نظر دور ندارند. دوستان همواره می‌‌گویند با مباحث مطرح‌شده به خوبی متوجه حقانیت دین و دستورات آن می‌شویم ولی چرا نمی‌توانیم نتیجه‌ی لازم را بگیریم و «دانایی» ‌هایمان به «دارایی» تبدیل نمی‌شود؟ مباحثی که در پیش رو دارید راهی است جهت تحقق امر فوق، تا إن‌شاءالله وارد عالَم قلب شویم و از دینداری خود میوه‌های شیرین بچینیم.

وقتی دل انسان راه نیفتد و گرفتار باشد، عقل او که از جلوه‌های دل اوست، گرفتار است و نمی‌تواند کار خود را درست انجام دهد و حق و باطل را درست تشخیص دهد. متأسفانه آن‌طور که باید و شاید در موضوع دل و قواعد آن کار نمی‌شود و از اسرار عمیق آن که ما را متوجه راه‌های ناگشوده می‌کند، محروم هستیم. در مباحثی که پیش رو دارید روشن می‌شود که غفلت از دل همان جهل به خود است، همان تذکری که امام الموحدین(ع) فرمودند: «مَنْ جَهِلَ نَفْسَهُ کَانَ بِغَیْرِ نَفْسِهِ أَجْهَل‏»[1] کسی که به خود جاهل است به غیر خود جاهل‌تر است.

در این کتاب سعی‌شده راه‌های عملی ورود به عالم قلب نشان داده شود تا از طریق قلب بتوان به عوالم غیب و ملکوت نزدیک شد و از انوار آن عالم بهره‌مند گشت.

استاد مباحث کتاب را طی 22 جلسه شرح داده‌اند که خوب است عزیزان در کنار مطالعه‌ی کتاب از آن شرح‌ها استفاده نمایند.

امید است عزیزان بتوانند دل خود را به سوی عوالم بیکرانه‌ی هستی سیر دهند و با حقایق آن عالم مأنوس گردند، از این به بعد نتیجه‌ی کار به همّت ما بستگی دارد.

گروه فرهنگی المیزان

  • ۹۱/۰۹/۲۳
  • سید مهدی سجادی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی