هفت وادی سلوک

اهل تصّوف و عرفان برای رسیدن به مقام کمال و وصل، راههایی دارند که آن را طرق سیر و سلوک می خوانند و معتقدند که انسان واقعی کسی است که این راه را مرحله به مرحله و منزل به منزل طیّ نموده به پایان آن رسیده باشد.

هفت وادی سلوک

اهل تصّوف و عرفان برای رسیدن به مقام کمال و وصل، راههایی دارند که آن را طرق سیر و سلوک می خوانند و معتقدند که انسان واقعی کسی است که این راه را مرحله به مرحله و منزل به منزل طیّ نموده به پایان آن رسیده باشد.

اهل تصّوف و عرفان برای رسیدن به مقام کمال و وصل، راههایی دارند که آن را طرق سیر و سلوک می خوانند و معتقدند که انسان واقعی کسی است که این راه را مرحله به مرحله و منزل به منزل طیّ نموده به پایان آن رسیده باشد. ولی بعضی از عرفا عقیده دارند که انسان بر حسب استعداد می تواند بدون آن که بعضی از این مراحل را طیّ کرده باشد به سرمنزل مقصود برسد. یعنی در واقع چند منزل یک منزل بنماید. ولی این بسته به توفیقات غیبی است. والّا به حکم نردبان پله - پله تاکسی مراحل پائین را نپیموده باشد به مقامات بالاتر نمی تواند برسد. این مراحل و منازل را عرفا و مشایخ بزرگ هر کدام به طوری معیّن نموده اند که از یکدیگر متفاوت است.
ما در اینجا طریق سیر و سلوک را به طوری که یکی از عرفای بزرگ ایران شیخ فریدالدّین عطّار در کتاب مشهور خود موسوم به «منطق الطیّر» بیان نموده است، به طور اختصار از نظر خوانندگان گذرانده مسئلت می نمائیم که در طی این طریق توفیقات الهی شامل حالشان باشد. به عقیده عطّار سیر وسلوک هفت وادی است بدین قرار:

1- طلب
2- عشق
3- معرفت
4- استغنا
5- توحید
6 – حیرت
7- فقرو فنا

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

نظر به تاریخ پیوسته

بعضی عزیزان ممکن است از خود بپرسند در شرایطی که عموم مردم گرفتار فشارهای اقتصادی هستند، ریشه‌ی امید به ظهور حاکمیت امام معصوم از کجاست؟ این‌که حضرت امام‌خمینی«رضوان‌الله‌علیه» این‌قدر به آینده امیدوار بودند و می‌فرمودند:

«این قرن، به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است».[1]

ریشه‌اش چیست؟ آیا ملاک‌هایی در دست داشتند و جهت تاریخی را می‌شناختند یا بدون نظر به واقعیاتِ زمانه، مطابق آرزوهایشان حرف می‌زدند؟ چنانچه عزیزان بر روی موضوعِ سیر مثبتِ تاریخ تأمل بفرمایند متوجه می‌شوند تاریخ حقیقی عبارت از حادثه‌های گسسته نیست، بلکه حرکتی است که با اولین پیامبر خداf شروع شده و همچنان سیر می‌کند تا به عالی‌ترین نحوه‌ی وجود خود برسد. شما این روایات را زیاد شنیده‌اید؛ که وجود مقدس پیامبرf می‌فرمایند: «وَ الَّذی بَعَثَ محمداًf بالنُّبُوَّةِ وَ خَصِّنَا بِالْإِمامَة اِنَّهُ لَوْ لَم یَبْقَ مِنَ الدُّنْیا اِلاّ یَوْمٌ واحِدٌ، لَطَوَّلَ اللهُ ذلِکَ الْیَوْمَ حَتّی یَخْرُجَ فَیَمْلَأَ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَما مُلِئَت جَوْراً وَ ظُلْماً وَ اِنَّ الله تبارک و تعالی یُصْلِحُ اَمْرَهُ فی لیلةٍ کما اَصْلَحَ امْرَ کلیمهِ موسیu لِیقتَبِسَ لِاَهْلِهِ ناراً فَرَجَع وَ هُوَ رسول نَبِیٌّ. ثُمَّ قالَ: اَفْضَلُ اعمالِ شیعَتِنَا اِنْتِظارُ الْفَرَج»[2] قسم به خدایی که محمدf را به پیامبری برگزید و امامت را به ما اختصاص داد، اگر از عمر دنیا بیش از یک روز هم باقی نمانده باشد، خدا آن روز را آن‌قدر طولانی می‌گرداند تا قائم ما خروج کند و همان‌طور که زمین از جور و ظلم پر شده آن را از قسط و عدل پر می‌کند، خدای سبحان کار او را یک شبه اصلاح می‌کند و اوضاع را به نفع او برمی‌گرداند، چنان‌که کار موسیu را یک شبه اصلاح کرد، او برای گرفتن پاره‌ای آتش برای خانواده‌اش رفت، ولی هنگام بازگشت به شرافت رسالت و افتخار نبوت نایل شده بود، آنگاه فرمودند: بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج و انتظار گشایش امور به دست آن حضرت است.

این سخنان نشان می‌دهد ظهور حضرت مهدیg یک ناموس تاریخی است برای تحقق عالی‌ترین جلوات ایمان و برای این‌که عالم به ثمر برسد.

لازمه‌ی دوران گذار از ظلمات به سوی نور، تحقق انقلاب اسلامی و حاکمیت ولی فقیه بود تا در دل نظام انقلاب اسلامی، دولت اسلامی شکل بگیرد. دولت اسلامی رویکرد اصلی‌اش به سوی دیانت است هرچند برای رسیدن به آن باید زمان زیادی بگذرد، چون تحقق اهداف در نظام اجرایی، مقداری زمان‌بر است. شاخصه‌ی دولت اسلامی آن است که رویکردش به سکولاریسم نباشد و تحت تأثیر فرهنگ ظلمانی دوران قرار نداشته باشد، متأسفانه پست‌رفت‌هایی داشتیم ولی جنس انقلاب اسلامی طوری است که امکان دارد در خفا برود ولی نابود نمی‌شود و معنی تأخیر فرج همین است.[3] در مورد ظهور فرج نهایی، انکشاف و إخفا داریم ولی انصراف نداریم و لذا یقین بدانید انقلاب اسلامی پاره‌ای از مرحله‌‌ی تاریخی است که جهت اصلی آن رو به جلو است - هرچند ممکن است در بعضی از برهه‌ها آن را در خفا برند – در مباحث گذشته به این موضوع اشاره شد که حضرت می‌فرمایند بار‌ها ممکن بود ظهور محقق بشود ولی شما شیعیان کاری کردید که به تأخیر افتاد.[4] یعنی طوری عمل کردند که ظهور به خفا رفت ولی باز آن حقیقت رخ می‌نمایاند. آری به خفا و ظهور رفتن آن نور و یا تسریع در تحقق آن بستگی به ما دارد، ولی در هرحال محقق می‌شود. به فرموده‌ی امام جوادu در تحقق قیام قائم آل محمد بداء واقع نمی‌شود، «قیام قائم وعده‌ی الهی است و در آن تخلف نیست».[5] به‌اصطلاح یکی از اجل‌های مسمی است که تحقق آن حتمی است.

با ظهور انقلاب اسلامی و پیرو آن، دولت اسلامی، آرام‌آرام «کشور اسلامی» ظاهر می‌شود و روح اسلامی روانِ افراد و خانواده‌ها و نظام اجرایی و تربیتی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. بعضی دوستان می‌گویند چرا شما این‌قدر امید دارید؟ امید ما بر اساس یک سنت لایتغیر الهی است ولی این‌که چقدر برنامه‌ریزی کرده‌ایم تا هرچه زودتر به نتیجه برسیم بحث دیگری است. ممکن است عمر بنده کفاف ندهد ولی چون به تحقق کشور اسلامی مطمئنیم باید برای آن زمان برنامه‌ریزی کنیم. بنده بیشترین صحبت‌ها و نوشته‌هایم را با توجه به آن افق تنظیم می‌کنم. ما حتماً کشوری اسلامی در پیش رو خواهیم داشت، کشوری که مفاهیم قدسی دین در تمام مناسبات آن پذیرفته می‌شود. امروزه در شرایطی هستیم که تصور صحیح از کشور اسلامی نداریم و متأسفانه کشور اسلامی را با ملاک‌های غربی تصور می‌کنیم. به دانش‌آموزی که پدر و مادرش آدم‌های ثروتمندی بودند گفتند؛ یک إنشاء در وصف فقرا بنویس. نوشته بود؛ فقرا خودشان فقیرند، نوکرشان فقیر است، کلفتشان هم فقیر است! چون او زندگیِ بدون نوکر و کلفت را نمی‌شناخت. قصه‌ی ما فعلاً، قصه‌ی آن خرس است که اگر بخواهیم برگردیم، برگشتن را گم کرده‌ایم. ولی اگر در منظر خود کشور اسلامی را به عنوان یکی از مراحل عبور از ظلمات مدرنیته قرار دادیم در افق جان خود گشایشی را خواهیم یافت و معنی انتظار را خواهیم شناخت و در آن حال انرژی و امید فوق‌العاده‌ای در ما پیدا می‌شود، به طوری‌که آدم نودساله‌ای مثل حضرت امام‌خمینی«رضوان‌الله‌علیه» در پیام 1/1/1368 همچون آتش‌فشان، تاریخی‌ترین شخصیت به حساب می‌آید. در آن پیام می‌فرمایند:

«امروز باید با جمود و سکون و سکوت مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را برپا داشت».

می‌فرمایند:

«هیچ‌کس نیست که نداند پشت‌کردن به فرهنگ دنیا و پایه‌ریزی فرهنگ اسلامی فشار و سختی به دنبال دارد و مردم ما خود این راه را انتخاب کرده‌اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر افتخار می‌کنند».

 این روحیه که این‌چنین خود را در آینده‌ی تاریخ حاضر می‌بیند حاصل فرهنگ انتظار است.

با ظهور کشور اسلامی زمینه‌ی تحقق «تمدن اسلامی» فراهم می‌شود. پس به طور خلاصه باید برای تحقق فرهنگ مهدویت و عبور از ظلمات دوران؛ اولاً: به حاکمیت خدا از طریق امام معصوم معتقد باشیم. ثانیاً: در «دوران گذار» جایگاه ولایت فقیه را بشناسیم و در تقویت آن بکوشیم. ثالثاً: سیر تاریخی انقلاب اسلامی تا تمدن اسلامی را بفهمیم، تا در عمل درست تصمیم‌گیری کنیم و بیرون تاریخ قرار نگیریم.

بشر از نظر وجودی فقیر و نیازمند است و خداوند هرگز او را به خود وانگذاشته و سنتِ به خودوانگذاشتن، مستلزم جاری‌بودنِ حکمت الهی در تاریخ است. حال هر آن‌کس وجود چنین حکمتی را در تاریخ شناخت، با نظر به گذشته، به آینده‌ی تاریخ و ظهور آن در شکل ایده‌آلش، نظر خواهد انداخت، و این معنی انتظار حقیقی و محققانه است.



[1] - صحیفه امام،ج15،ص171.

[2] - بحارالانوار، ج 51 ، ص 156 و ص 74.

[3] - الغیبه، نعمانی، ص 303، باب 16، ج 8.

[4] - منتهی‌الآمال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 493.

[5] - غیبت نعمانی، ص 315، باب 18، ج 10 نقل از تحلیل تاریخی نشانه‌‌های ظهور از مصطفی صادقی، ص 198.

n1" t I = " 3 ?4 r=LTR>[1] - کافی، ج1، ص 25.

[2] - بحار الأنوار، ج‏52 ، ص 336.

[3] - در رابطه با موضوع حاکمیت امامی که حامل همه‌ی اسماء الهی است و حقیقت همه‌ی مخلوقات در اختیار اوست به کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیتh» رجوع فرمایید.

[4] - در مورد اسم اعظم و این‌که امیرالمؤمنینu می‌فرمایند: «قَدْ اَعْطانا رَبُّنا عزّوجلّ عِلْمَنَا لِلْإسْمِ الْأعْظَم» مقام امامت را خداوند به واسطه‌ی اسم اعظم که به ما عنایت فرموده، به ما داده است. در کتاب «حقیقت نوری اهل بیتh» از همین مؤلف نکاتی مطرح شده، به آن‌جا رجوع فرمایید.

[5] - بحارالأنوار، ج 51، ص 148.

  • ۹۰/۰۹/۲۷
  • سید مهدی سجادی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی