آنچه موجب شده تا عزیزان در موضوع «مهدویت و انتظار» با دقت فراوان بحث را دنبال کنند، پیچیدگی حجابی است که در آخرالزمان به صحنه میآید، حجابی که به ظاهر نجاتبخش است ولی در باطن ظلمت است. در همین رابطه فرمودهاند دجّال بسیار جذّاب به صحنه میآید نه مثل چنگیزخان مغول، بلکه راه حلهایی نشان میدهد و برنامههایی می ریزد که اکثراً معتقد میشوند آن برنامهها آنها را از مشکلات زندگیشان نجات میدهد، به طوری که همهی مجذوبین دجّال مسخ میشوند و از حقیقت انسانی خارج میگردند، بدون اینکه بفهمند حیوان شدهاند. اینکه فرمودهاند دجّال یک چشم دارد حاکی از یک بُعدیبودن شخصیت او است که نمیتواند به ساحات قدسی عالم و آدم نظر کند.[1] او مجذوبینِ خود را گرفتار ظاهر زندگی میکند، در حدّی که به همان ظاهر قانع میشوند و از فطرت انسانی که به ساحاتی دیگر گرایش دارد فاصله میگیرند. با دقت به این مسائل است که روشن میشود ظلمات آخرالزمانی، سیاهترین و ظلمانیترین حجابها است. چون شرایط طوری است که اکثراً متوجه ریشههای بحران نیستند و به همین جهت فرمودهاند یاران حضرت مهدیg قلیل میباشند و اکثر افراد، دجّالزدهاند و نمیفهمند که از ارتباط با حقیقت محرومند، از دجّال دفاع میکنند که چرا میگویید او حجاب حقیقت است؟ اگر کسی ظلمات آخرالزمانی را نشناسد و در زهد و عبادت و مقام اتصال به حق حضور نیابد، رجوع او رجوعِ به دجّال است و یکچشمداشتن. چنین کسی اصلاً نمیفهمد فرهنگ انتظار یعنی چه، هر چند به ادعا بگوید منتظر حضرت است.
اولین طلیعهی برکت انتظار فرج وقتی شروع میشود که انسانِ منتظر بتواند بفهمد چه نوع ظلمتی جلو ظهور نورانی امام را گرفته که موجب شده امام همچنان در غیبت باقی بمانند. انسان ها باید در گرهزدن جانِ خود به خدا نقشی فعّال داشته باشند و این کار با توجه به امامی معصوم که واسطهی بین انسانها و خداوند است انجام میگیرد[2] و در این حالت است که انتظار با تمام شور و حرارت شروع میشود و انسانها از جهان مادی و ماشینیشده فاصله میگیرند زیرا
«ساکنان جهان ماشینی، با همه چیز مثل ماشین رفتار میکنند، آنان طبیعت را سرد و بیعاطفه مییابند و خودشان هم مثل آن میشوند.»[3]
در اوایل انقلاب اسلامی، نور حضرت صاحب الامرg تا اندازهای ظاهر شد و در نتیجه آن ظهور نسبی، شور و شوق آسمانی شدن همراه با آرمانهای بلند انسانی، اکثر افراد جامعه را فرا گرفت ولی ما دوباره معصیت کار شدیم و نور امام در غیبت بیشتر رفت، باز بحمدالله به شعارها و اهداف انقلاب اسلامی روی آوردیم به امید آنکه شرایط ظهور تامّ حضرت فراهم شود. زیرا مهدیg در مقام امامت خود یک حقیقت است و چون اکثر مردم ایران ظلمات حاکمیت شاه را فهمیدند و به امام خمینی«رضواناللهعلیه» به عنوان نایب امام زمانg روی آوردند، نور حضرت صاحب الامرg به میان آمد. حال اگر مردم به نحوی نظر خود را به اندیشهای غیر از اندیشهی امام خمینی«رضواناللهعلیه» بیندازند نور حضرت صاحب الامرg ضعیف میشود، زیرا غیبت و ظهور و فرج و خفای امامg شدت و ضعف برمیدارد مگر آنکه فرج کلی فرا رسد. در همین رابطه حضرت صادقhبه زُراره میفرمایند: «اَعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِنَّکَ إِذَا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرَّکَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّر»[4] امام خود را بشناس که اگر او را شناختى، زیانى به تو نخواهد رسید خواه این کار زود بشود یا دیر. این روایت با طرح موضوع تقدم و تأخرِ فرج، ما را متوجه شدت و ضعف در نور ظهور میکند ولی چون بحث ما فعلاً در مورد این روایاتی است که انتظار فرج را بالاترین عبادت میداند و یا میفرمایند: «اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج» انتظار فرج به خودی خود فرج است، به موضوع شدت و ضعف فرج نمیپردازیم.
[1] - رسول خداf میفرمایند: «أَنَّهُ خَارِجٌ فِیکُمُ الْأَعْوَرُ الدَّجَّالُ وَ أَنَّ مَعَهُ جِبِالًا مِنْ خُبْز» مردى است یک چشم و کوهى از غذا در همه جا با وى است. (بحار الأنوار، ج51، ص 99)
[2] - امام صادقu می فرمایند:« نحن فیما بینکم و بین الله حجاب»(بحار الأنوار، ج2، ص 95)
[3] - پروفسور ویلیام چیتیک، علم جهان و علم جان، ص 106.
[4] - غیبت نعمانی، ص329.
- ۹۰/۰۹/۲۲