دلیلی دیگر بر وجود انسان کامل
از آنجاییکه خداوند کمال مطلق و جامع جمیع کمالات است، اولین مخلوق او، مخلوقی است که در عین مخلوقیت، جامع همهی کمالات و اسماء الهی میباشد و لذا اولین صادره از خداوند نمیشود ملائکه باشند، چون هرکدام از آنها مظهر اسمی از اسماء الهیاند.[1] پس اولین صادره از خداوند باید انسانی کامل باشد که همهی کمالات الهی را به نحو جامع داشته باشد و معنی واسطهی فیضبودن ذات مقدس امام عصرg به همین معنی است و در راستای همین قاعده است که رسول خداf فرمودند: «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ نوری»[2] اولین چیزی که خداوند خلق کرد، نور من بود.
خدا عین کمال است یعنی عین حیّ و قیّوم و سمیع و بصیر و ... است. از عین کمال هرگز نمیشود موجودی صادر بشود که پرتو همهی کمالات او نباشد، همانطور که از نور بیرنگ، نور بیرنگ صادر میشود. فرق نور بیرنگِ پایین با آن نور بیرنگ بالا در شدت و ضعف است. نمیشود از نور بیرنگ بالایی، نور سبز یا زرد صادر شود، همان نور بیرنگ صادر میشود منتها در شدت کمتر. از خدا که عین کمال است نمیشود مستقیماً ملک صادر شود، چون هر کدام از ملائکه دارای یک مقام از مقامات الهی هستند. یکی ملکِ «مُحیی» است و یکی ملکِ «مُمیت» است و دیگری ملکِ «رزق». وقتی متوجه شدیم از خدایی که جامع کمالات است محال است مستقیماً ملائکه صادر شوند پس حتماً اولین مخلوقِ او جامع کمالات است، ولی مخلوق است. تنها موجودی که ظرفیت جامعیت کمالات را دارد انسان است و به عبارت دیگر همان مخلوقِ جامع به صورت انسان خلق شده است، لذا قرآن فرمود: «وَ عَلَّمَ ادَمَ الأسماءَ کُلَّها...»[3] و خداوند همهی اسماء را به آدم آموخت پس حتماً اولین مخلوق انسان است.
فرمایش پیامبرf که فرمودند: «اَوَّلُ مَا خَلَقَ اللهُ نُوری»[4] اولین چیزی که خداوند خلق کرد، نور من بود، نظر به حقایقی دارد که انسان با برهان و اندیشه میتواند متوجه حقانیت آنها شود. در رابطه با اولین مخلوقبودنِ انسان کامل رسول خداf فرمودند: «کُنْتُ نَبِیاً وَ آدَمُ بَینَ الْماءِ وَالطّین»[5] من نبی بودم و آدم هنوز به دنیا نیامده بود و بین آب و گِل بود. این همان نور محمدیf است که مقدم بر جسم حضرت خلق شده است. آری آن حقیقت؛
در نبی آمد بیان راه کرد |
در ولی از سرّ حق آگاه کرد |
یک حقیقت است که در مظاهر متفاوت ظاهر میشود و در همین رابطه امیرالمؤمنینu میفرمایند: «کُنْتُ اَنَا وَ مُحمدٌ نوراً واحداً مِنْ نوراللهU»[6] من و محمّد نور واحدی بودیم از نور خدا. یا به تعبیر مولوی:
گاه پوشد کسوت لیلی، گهی مجنون شود |
گاه معشوق و گهی عاشق نماید خویش را |
جلوات آن حقیقت نوری یک روز حضرت صادقu و یک روز حضرت کاظمu است.آن مقام، حقیقتی است که شعور ما باید متوجه آن شود و به این معنی به ما گفتهاند باید به آن مقام به عنوان عینالانسان که مقامش مقام جامعیت اسماء الهی است، ایمان داشته باشید و او را اولین مخلوق و واسطهی فیض نسبت به سایر مخلوقات بدانید.
- ۹۰/۰۹/۲۷