همتاریخی با همهی انبیاء و اولیاء
حضور در تاریخ نورانی از طریق انتظارِ ظهور حضرت صاحبالامرg، همعهد و هماهنگشدن با همهی انبیاء و اولیاء در طول تاریخ است و انسانها عملاً از آن طریق وارد اردوگاه موحدین تاریخ میشوند، لذا انسان با ورود در فرهنگ انتظار، هم در کنار حضرت امام حسینu شمشیر میزند و هم در کنار حضرت مهدیg در خیمهی آن حضرت بهسر میبرد و معنی «اَفْضَلُ اَعْمالِ شیعَتِنَا اِنْتِظارُ الْفَرَج»[1] بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج و انتظار گشایش امور به دست آن حضرت است، تحقق مییابد، و روشن میشود چرا «اِنْتظارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج»[2] نفسِ انتظارِ فرج، خودْ فرج و گشایش است. پس آنکس که در فرهنگ انتظار بهسر میبرد همواره از ظلمات دورانِ خود آزاد و در اردوگاه موحدانِ تاریخ بهسر میبرد، در نتیجه یک لحظه از آرمانهای بلند بشری غفلت نخواهد کرد.
شیعه بحمدالله در حال حاضر در مقایسه با سایر ملل، در شرایط بسیار خوبی قرار داد، چون با فرهنگ انتظار در شرایط روحی اتصال به گذشته و آینده است. در بقیهی مکتبها و ملتها چنین روحیهای که در این حدّ برجسته باشد وجود ندارد.
انتظارِ ظهور مهدیg به آن معنایی که شیعه میفهمد، انسانها را وارد تاریخ «نور» میکند، در آن حال میبینید که امروز در عین اینکه دارید در کنار امام حسینu شمشیر میزنید، به افقهای دور، که معنویتِ حقیقی بر عالم حاکم میشود، نظر دارید. و معنی افضل اعمال بودن انتظار از این قرار است. عجیب است امروز با روحیهی انتظار، هم دارید در کنارحسینu شمشیر میزنید و هم با مهدیg زندگی میکنید. این است که گفتهاند:
«تاریخ هر قوم با آیندهای که در نظر دارد تعیین میشود، برای آیندهداشتن، تذکر نسبت به گذشته لازم است، هرچند گذشتهی اقوام بدون نظر به آینده، به خودی خود راه آینده را نشان نمیدهد».[3]
عباداتی مثل روزه، عمل خوبی است همچنانکه نماز عمل خوبی است ولی میفرمایند انتظارِ فرج چیزی است که از همهی اینها بالاتر است، چون چنین انتظاری، انسان موحد را ماورائ نماز و روزه، وارد عالم قدس میکند و اساس هویت او را قدسی مینماید تا بتواند با تاریخی سراسر نور زندگی کند. در فرهنگ انتظار شما از عالم ماده و زمانزدگی و اکنونزدگی آزاد میشوید و در گذشته و آیندهی تاریخِ معنویت بهسر میبرید. به قول ارنست یونگر در کتاب «عبور از خط» امروز بشر گرفتار «اکنونزدگی» است. تا ما بلای اکنونزدگی را نفهمیم برکات انتظار را که ما را از این بلا آزاد میکند، درست نمیفهمیم. فرهنگ مهدویت انسان را از ظلمات دوران بیرون میآورد و به ابدیت تاریخی- که ماوراء گذشته و آینده است- وصل میکند.
پیامبر خداf از قبل میفرمایند یک صحنهای در آینده تاریخ هست که چنانچه نظر خود را متوجه آن صحنه کنی، آنچنان وسعت مییابی که ماوراء زمان قرار میگیری و این افضل اعمال امت من است، بهخصوص اگر به روایتی که میفرماید: «اِنْتظارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج» کمی عنایت بفرمایید نکات بسیار ظریفی نصیب شما میشود، زیرا این روایت میفرماید اگر وارد فرهنگ فرج و انتظار شدید عملاً همین حالا فرجِ شما شروع شده است و از ظلماتِ دوران آزاد گشتهاید.
در فرهنگ انتظار ما حقیقت خود را در آغاز تاریخ و هنگام آمدن آدم ابوالبشرu به زمین میبینیم و این است آن تاریخ حقیقی که همواره ادامه مییابد و اگر یک روز هم به انتهای آن مانده باشد، حتماً به ظهور مهدیg ختم میشود، تا یکی از اصیلترین نوامیس هستی محقق گردد و سیرِ ایمان به زیباترین شکل به نمایش در آید.
- ۹۰/۰۹/۲۷