سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه»/ طاهرزاده، اصغر.- اصفهان: لُبالمیزان، 1391.
448 ص.
ISBN: 978-964-2609-40-6
فهرستنویسی بر اساس اطلاعات فیپا
کتابنامه به صورت زیرنویس.
1- خمینی ، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران --۱۲۷۹ - ۱۳۶۸ -- شخصیت.
1391 8 س 16ط/1577DSR 0842/955
کتابخانة ملی ایران 2735537
دارای مجوز انتشار از مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س).273-13/2/1391
سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه»
اصغر طاهرزاده
نوبت چاپ: اول چاپ: پردیس/معنوی
تاریخ انتشار: 1391 لیتوگرافی: شکیبا
قیمت شومیز: 7000 تومان حروفچین: گروه فرهنگی المیزان
قیمت گالینگور: 8000 تومان طرح جلد: گروه فرهنگی المیزان
شمارگان: 3000 نسخه ویراستار: گروه فرهنگی المیزان
صحافی: دی
کلیه حقوق برای گروه المیزان محفوظ است
مراکز پخش:
1- گروه فرهنگی المیزان تلفن: 7854814- 0311
2- دفتر انتشارات لبالمیزان همراه: 09131048582
فهرست مطالب
مقدمه. 13
مقدمهی مؤلف.... 17
جلسه اوّل، امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه»؛ شخصیتی اشراقی و نظامساز. 23
برونرفت از پریشانحالی... 24
تفاوت بیفکری با تفکر. 25
اولین قدم در سلوک..... 27
محدودیتهای تفکر انتزاعی... 30
چگونگی شناخت روح غربی... 30
سرآغاز تفکر. 33
خطر انحراف.... 35
برکات فهم درست از انقلاب اسلامی... 36
روحی ماوراء مشهورات زمانه. 40
جایگاه شخصیت اشراقی امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» 42
سنت الهی در پرورش زعیم الهی... 45
اندیشهای نظامساز. 47
راز بصیرت مقام معظم رهبری«حفظهالله» 49
جلسه دوم، امام خمینی«رضوان الله علیه» عقل قدسی تاریخ معاصر. 53
محدودیتهای تفکر مدرن.. 53
گوشهای شنوا 56
عقلی برای حضور در تاریخ... 57
محدودیتهای عقل ریاضی... 58
جامعهی ایده آل دینی... 60
راز تفاهم حقیقی... 61
شاخصههای اصولگرایی حقیقی... 63
جایگاه مکتب حضرت روحالله«رضوان الله علیه» 66
اصالت وجود؛ فرهنگ فهم روایات... 69
در ذیل اشراق حضرت مهدیg..... 72
سلوک در این زمان.. 74
جلسه سوم، چگونگی مقام اشراقی امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» 77
بازخوانی تاریخ معاصر. 78
آمادگی جهت اشراق الهی... 80
جایگزینیهای غلط... 83
تفاوت تعقل و اشراق.. 84
شایستگی اشراقِ راه حلها 85
چگونگی بهرهمندی از نور قرآن.. 88
راه حلّ تحقق جامعهی توحیدی... 89
آیندهنگری انقلاب اسلامی... 92
دو نوع نگاه به انقلاب اسلامی... 93
بیتوجهی به نهادهای دنیای مدرن.. 97
راز توجه به مردم. 98
جلسه چهارم، چگونگی برخورد با حقایق اشراقی... 103
رابطهی تفکر با فرهنگ..... 103
بهترین تفکر. 105
نیاز به مبادی دلپذیر. 107
نقش مردم در مکتب اشراقی امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» 110
شروع تاریخی جدید.. 115
مبادی اشراقی دورهی ما 116
از اجمال به تفصیل.. 120
جلسه پنجم، از اجمال تا تفصیل.. 127
تفاوت اشراقها 127
تفاوت نگاه اشراقی با نگاه عقلی... 128
اشراق و مقام جامعیت کمالات... 131
رؤیت حقیقت اجمالی در مظاهر تفصیلی... 133
عامل تصدیق حقایق اشراقی... 135
شایستگی لازم. 137
وقتی انقلاب عقیم بماند.. 139
راهکار رجوع به مکتب حضرت روحالله«رضوان الله علیه» 143
جلسه ششم، خطرات غفلت از تفصیل اندیشهی امام. 151
فعلیت جنبهی ملکوتی امام خمینی«رضوان الله علیه» 151
مقام اجمالی و تفصیلی قرآن.. 155
راز وحدت حقیقی... 158
اهلالبیتh؛ عامل تفصیل جمال و جلال الهی... 161
برکات مبادی مقدس.... 163
اولین قدم در فتح سنگری بزرگ..... 166
راهکارهای تفاهم.. 167
حقیقتی تمدنساز. 169
آزاداندیشی و تولد اندیشههای ژرف.... 171
جایگاه غدیر در تفصیل حقیقت اسلام. 176
کربلا و آزاداندیشی... 177
جلسه هفتم، ادبِ خاص رجوع به حقیقتِ اشراقی... 181
امامان معصومh؛ مبنای نظر و عمل.. 181
ادب و آداب خاص..... 184
حضور در تاریخی سراسر وحدت... 185
موانع وحدت... 187
مهمترین تنگنا 189
دین؛ حقیقت یا اعتبار؟. 192
تاریخ بدون بنبست.... 194
سیر تاریخی اولیاء الهی... 195
شکوفایی عقل.. 199
جلسه هشتم، فلسفهی صدرایی، ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» 203
امام معصوم؛ مبنای اندیشه و عمل.. 204
فلسفه و عرفان مرده. 205
بیرونافتادن از تاریخ... 207
خطر دشمنان وحدت جامعه. 208
ظهور حق در مظاهر. 209
خطر برگشت به تاریخ بیفکری... 212
مکتب ملاصدرا در منظر رهبری و سلوک فلسفی... 213
تفصیل وَحی، عامل اثبات حقانیت آن.. 217
امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» در آیندهی تاریخ... 219
جلسه نهم، شروع تفکر. 225
سلوک عقلی و عبور از اخباریگری... 226
جایگاه علیu در تفصیل وَحی محمدیf.... 230
ریشهی مبادی جامعه. 233
جایگاه استدلال.. 234
چگونگی ارتباط با حقایق وجودی... 237
راز وحدت حقیقی زمانهی ما 239
راز تنگنظریها 241
توقف در تفکر. 244
نمونهای از تفصیل توحید قرآنی... 245
جلسه دهم، فرهنگ رجوع به حضرت مهدیg..... 249
وحدت وجود، عین اسلام. 249
شخصیت ملکوتی حضرت امام خمینی«رضوان الله علیه» 251
چگونگی برخورد با مکتب حضرت امام«رضوان الله علیه» 256
اتصال به تاریخ انبیاء. 257
حقیقیترین حقایق.. 260
نگاه به حقیقت وجودی حضرت مهدیg..... 262
راز زمینگیرشدن بشر. 264
توحید؛ اولین شرط ارتباط با امام معصوم. 266
ملاصدرا و تمدن اسلامی... 267
معنی انتظار در مکتب حضرت امام خمینی«رضوان الله علیه» 269
حقیقیترین اندیشه و حقیقیترین عمل.. 271
جلسه یازدهم، راز رجوع به «وجود» در فرهنگ مهدیg..... 275
راه امروز ما 275
پشتوانهی فلسفی نظام اسلامی... 278
مهدیg و احاطهی کلی بر عالم.. 280
انقلاب اسلامی و طراز جهانی مهدویت.... 282
آفات رجوع به مجاز. 285
انسان کامل؛ آیت کبرای خدا 288
نقطهی شروع.. 291
معرفت نفس، راه ارتباط با «وجود». 293
حجاب علم حصولی... 297
جلسه دوازدهم، ذاتبینی و عبور از غرب در مکتب امام خمینی«رضوان الله علیه». 301
شروع تاریخی جدید.. 301
امام خمینی«رضوان الله علیه» و نظر به حضرت مهدیg..... 304
تنگنای امروز ما 307
ضرورت شناخت روح غربی... 308
ذاتبینی... 311
اتصال هستها به هست مطلق.. 315
وجود یا وَجهُ الله.. 317
موانع ظهور. 319
جلسه سیزدهم، امام خمینی«رضوان الله علیه» و عبور از حجاب سوبژکتیویته. 321
شاخصهی عقلانیت در حال حاضر. 321
راز برتری شخصیت حضرت امام«رضوان الله علیه» 324
چگونگی ورود سوبژکتیویته به ایران.. 326
حجاب سوبژکتیویته. 328
یک قدم در فهم غرب... 330
ریشهی نیهیلیسم در غرب... 333
زندگی در مجاز. 336
عوامل بسط فرهنگ شبه مدرن در ایران.. 338
جلسه چهاردهم، تفکر کانتی و زندگی در مجاز. 343
مسیر تعالی انسان.. 343
سوبژکتیویته؛ کلید فهم غرب... 345
«باور» در نزد انسان غربی... 347
معنی دینداری در فرهنگ غرب... 349
چگونگی کشف علت و معلول.. 353
کانت و شکاکیت جدید غرب... 355
کانت و اخلاقی برای مدرنیته. 358
اخلاق کانتی و استعمار غربی... 360
مبانی فکری زندگی در مجاز. 361
جلسه پانزدهم، امام خمینی و شیشهی عمر فرهنگ غرب... 363
باور شخصی!؟. 363
شیشهی عمر فرهنگ غرب... 365
تفاوت عقل وِلایی با عقل غربی... 367
چگونگی رابطه با اولیاء الهی... 370
چگونگی نگاه علیu به حضرت محمّدf.... 372
سوبژکتیویته و باورهای راحتیبخش.... 374
فلسفه از منظر حضرت امام«رضوان الله علیه» 377
یهودِ مکتب حضرت روح الله«رضوان الله علیه» 378
روش رجوع به خدا در سیرهی ائمهh.... 380
جلسه شانزدهم، تضاد بین ثنویت عین و ذهن با تشکیک..... 389
تضاد ذاتی انقلاب اسلامی با فرهنگ غربی... 389
آیندهی ما 393
راز بیفکری تمدن غربی... 396
تفاوت نگاه مفهومی و وجودی در عمل.. 399
تفاوت خدای پیامبران با خدای دیگران.. 404
سوابق فلسفی و عرفانی حضرت امام خمینی«رضوان الله علیه» 408
جلسه هفدهم، برای شروع.. 417
دانشمندان در نگاه مدرنیته. 417
در مسیر قرب الهی... 418
منِ وَهمی... 421
حضور در همهی عالم.. 424
سیر إلی الله.. 425
ملاصدرا و شروع تاریخ جدید.. 426
برکات رجوع به حضرت مهدیg..... 428
از کجا آغاز کنیم.. 430
جایگاه شناخت غرب... 433
زندگی در فرهنگ انتظار. 436
مقدمه
1- کتاب حاضر صورت بسطیافتهی سخنرانی استاد طاهرزاده تحت عنوان «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهعلیه»» است که پس از آنکه به صورت مکتوب در آمد در 17 جلسه توسط ایشان به طور مبسوط مورد بحث قرار گرفت و اینک تمامی این جلسات پس از بازبینی توسط استاد، جامهی کتاب در برگرفته است.
2- این بحث در جمع عزیزانی مطرح شده که از طرفی دغدغهی حرکت فرهنگی در جهان معاصر را دارند و از طرف دیگر میخواهند این حرکت را در ذیل اندیشه و شخصیت امام«رضواناللهعلیه» محقق نمایند. لذا مخاطبین اصلی این کتاب کسانی هستند که میخواهند با تفکر و تدبّری عمیق به جایگاه شخصیت امام«رضواناللهعلیه» نظر کنند و نیز کسانی که همراه امام وارد صحنهی نهضت و انقلاب اسلامی شدند و قصد بازخوانی عمیقتری از انقلاب و جایگاه امام«رضواناللهعلیه» دارند.
3- کتابی که پیش رو دارید سعی دارد ما را متوجه مبادی تفکر نماید و در همین راستا روشن میکند مبادی تفکر باید نهتنها یک تئوری مطمئنْ بلکه سیره و سلوک یک شخصیت قدسی باشد که مصداق کامل آن اهلالبیتhاند که در توصیف آنها در زیارت جامعه اظهار میداریم: «مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ» آنچه را شما حق میدانید، ما نیز حق میدانیم و آنچه را شما باطل میدانید ما نیز باطل میدانیم. و از این طریق مبادی عقل نظری و عملی خود را امام معصوم قرارمیدهیم. در کتاب سعی شده روشن شود در حال حاضر در ذیل ائمهی معصومینh، حضرت امام خمینی«رضواناللهعلیه» قراردارند و ما امروز از طریق شخصیت علمی و عملی ایشان میتوانیم مبادی عقل نظری و عملی جامعهی خود را شکل دهیم و به آن وحدت قدسی که لازم داریم برسیم.
4- با شناخت شخصیت اشراقی حضرت امام که در چندین جلسه به آن پرداخته میشود موضوعِ بهدستآوردن مبنای لازم جهت تفکّر به میان میآید و معلوم میشود در چنین حالتی است که همهچیز معنای خود را پیدا میکند. از یک طرف وحدت حقیقی و تفاهم لازم جهت ایجاد بسترِ تحقق تمدن اسلامی فراهم میشود و از طرف دیگر مشکلات تاریخی ما درست تحلیل میگردد و راهکارهای عبور از آنها پیدا میشود.
5- جای جای کتاب به شخصیت اشراقی حضرت امام«رضواناللهعلیه» پرداخته است. اول اینکه معنی شخصیت اشراقی چیست و دیگر اینکه به چه دلیل حضرت امام یک شخصیت اشراقی است و با نور قلب خود ملکوت خود را در معرض انوار الهی قرارداده و سوم اینکه چگونه باید افرادِ جامعه را تربیت کرد که بتوانند رابطهای اشراقی با حضرت امام داشته باشند و در ذیل پرتو شخصیت ایشان به جامعیت لازم برسند. البته با طرح این مباحث عملاً ما متوجه معارف ارزشمندی خواهیم شد که نهتنها نگاهمان به حضرت امام تصحیح میشود تا ایشان را صرفاً یک دانشمند ندانیم، بلکه با بهدستآوردن چنین نگاهی بین شخصیتهای علمی و انسانهای اشراقی تفاوت قائل میشویم و متوجه سنّت خداوند در پرورش زعمای دین خواهیم شد.
6- کتاب به تأسی از مقام معظم رهبری«حفظهالله» به شاخصههای اصولگرایی حقیقی پرداخته و به طور جدّی به راه کارهای رسیدن به آن نوع اصولگرایی نظر کرده و روشن نموده امروز با نظر به شخصیت جامع حضرت امام در علم و عمل میتوانیم به آن اصولگرایی دست یابیم که مدّ نظر مقام معظم رهبری است. در تبیین شخصیت امام در کنار شخصیت فقهی ایشان، به جنبههای فلسفی و عرفانی ایشان نیز تأکید نموده تا مسیر آن سلوکی را که شایستگی قرارگرفتن در ذیل شخصیت حضرت امام را به انسان میدهد، روشن کند.
7- راز تجلّی نور انقلاب اسلامی بر قلب مبارک حضرت امام، از نکات مهمی است که در کتاب بر روی آن بحث شده است و نویسنده روشن نموده چگونه مکتب حضرت امام شایستگی تحقق راهحلهایی را دارد که جهان امروز را از ظلمات مدرنیته آزاد کند و به وحدت قدسی برساند و امکان تفکّر و تفاهم را به بشر امروز برگرداند.
8- یکی از حساسترین فرازهای کتاب نظر به تفصیل درآوردن حقایق اجمالی است که موجب ظهور حقانیت آن حقایق میشود و مردم میتوانند قدسیبودن آنها را لمس کنند. این مبحث روشن میکند همانطور که ائمهی معصومینh نقش تفصیلدادنِ وَحی محمدیf را داشتند، وظیفهی نیروهای معتقد به انقلاب است که خود را شایستهی به تفصیل درآوردن حقیقت انقلاب اسلامی کنند، همانطور که مقام معظم رهبری«حفظهالله» عامل تفصیل انقلاب شدند و توانستند استعدادهای انقلاب اسلامی را در مواطن مختلف ظاهر نمایند تا آن حقیقتِ اجمالی در مظاهر تفصیلی به رؤیت درآید و مورد تصدیق قرارگیرد.
9- اساسیترین نکتهای که در کتاب مدّ نظر قرارگرفته، «وجود» یا «حقیقت» است. در جلسات مختلف، زاویههای مختلفی نسبت به چگونگی رجوع به «وجود» باز شده است، زیرا میتوان گفت:شاخصهی اصلی مکتب حضرت امام«رضواناللهعلیه» رجوع به «وجود» و تأکید بر اصالت وجود است تا از یک طرف به بهترین شکل به حضرت مهدیg نظر شود و انقلاب اسلامی مسیر رجوع به آن حضرت گردد و از طرف دیگر ماهیت غرب که از طریق سوبژکتیویته به «وجود» پشت نموده نیز روشن گردد.
10- در حال حاضر تجلّی نور مهدیg از آئینهی انقلاب اسلامی، به کمک شخصیت اشراقی حضرت امام«رضواناللهعلیه» به صحنه آمده و عدم رجوعِ کامل به انقلاب اسلامی عین ماندن در جاهلیت و بی فکری است، و بی فکری همواره با تضاد و عدم وحدت همآغوش است. پس اگر امروز به دنبال وحدت حقیقی در جامعه هستیم باید به راهکارهای قرارگرفتن در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام فکر کنیم و سراسر کتاب چنین عزمی را دنبال میکند.
11- در آخر متذکر میشویم که این کتاب برای مخاطبانی که با آثار استاد طاهرزاده از جمله مباحث «معرفت نفس» و «از برهان تا عرفان» و «غربشناسی» و «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود»، آشنایی دارند بیشتر قابل استفاده خواهد بود.
گروه فرهنگی المیزان
مقدمهی مؤلف
1- اشراقی که بر قلب حضرت روح الله«رضواناللهعلیه» تجلی کرد و منجر به فتح تاریخی جدید در جهان اسلام شد، پرتو نور محمدیf است که بر قلب سلیم سالک صاحبدلِ دوران یعنی حضرت امام اشراق گشت، سالکی که اُنس قلبی با کتاب وَحی و اولیاء معصومh داشت و در سیر عملی و نظری از ظاهر به باطن و از کثرت به وحدت سیر کرده بود و به جهت آمادگی برای حاکمیت نور الهی بر زندگی بشر امروز، حقیقت در وجوه مختلف بر او آشکار شد و مأمور دستگیری ملتها گشت و ما امروز وظیفه داریم برای ارتباط با آن شخصیت اشراقی خود را بیش از پیش آماده کنیم.
2- شخصیت اشراقی حضرت روح الله«رضواناللهعلیه» شخصیتی است که ملتها با نظر به او میتوانند در دوران به حجابرفتن حقیقت، موجب گشایش تازهی حقیقت شوند تا وفاداری بشر به عالم قدس شروع گردد و از این طریق با شروع عصر بینات، زمینهی ظهور انسان کامل فراهم شود. از این جهت انقلاب اسلامی شروع تاریخ ما خواهد شد و از نظمی که کانت به جهان مدرن داد و ما تا حال با آن نظم جهان را میفهمیدیم، آزاد میشویم و از آن به بعد به چیزهایی میپردازیم که به آنها نیاز داریم نه به چیزهایی که به آنها نیاز نداریم و مسئلهی دنیای مدرن است.
3- از محورهای کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهعلیه»» تبیین این مسئله است که: جامعهی سالم که بستر ریزش الطاف الهی خواهد بود، جامعهای است که بین اعضاء آن وحدت باشد و مسلّم وحدتی، وحدت است که محور آن امور قدسی و انگیزههای الهی باشد. اسلام برای تحقق چنین وحدتی اهلالبیتh را مدّ نظر جامعه قرار میدهد تا جامعه بتواند مبادی علمی و عملی خود را با رجوع به آن انوار قدسی بهدست آورد. از آنجایی که در زمان غیبت امام معصوم نباید وحدت جامعه تعطیل شود، خداوند با پروراندن فقیهی جامع، جامعهی اسلامی را از محور وحدت محروم نمیگرداند. از این جهت ما معتقدیم محور وحدت تاریخ امروز ما حضرت روحالله خمینی«رضواناللهعلیه» است، تا با رجوع به شخصیت علمی و عملی او بتوانیم وحدت قدسی مورد رضایت الهی را شکل دهیم و جامعهی خود را بستر ریزش الطاف الهی گردانیم. امید است توانسته باشیم با دلایل قرآنی و روایی و شواهد حضوری این مهم را ارائه دهیم.
4- میخواهیم بگوییم خداوند علاج پریشان حالی جامعهی ما را رجوع به انقلاب اسلامی و تأسی به شخصیت حضرت روحالله«رضواناللهعلیه» قرارداد تا بتوانیم انسجام فرهنگی لازم را بهدست آوریم، سعی داریم نحوهی رجوع به انقلاب اسلامی و حضرت امام را روشن کنیم تا مسیر علاج پریشانحالی جامعهی خود را روشن کرده باشیم.
5- گذشتهی انقلاب اسلامی گواه است که ملّت ما توانستند طعم فضای یگانگی را در اوایل انقلاب و در دوران دفاع مقدس، در ذیل روحانیت حضرت امام بچشند. معلوم است که اگر سعی کنیم آزاد از روحیهی محدود گروه گرایی و حزب گرایی، خود را در ذیل شخصیت امام قراردهیم، فضای یگانگی و وحدت قدسی را در جامعه نهادینه میکنیم و جامعه بستر ریزش الطاف الهی خواهد شد و از موانعی که در پیش رو داریم عبور خواهیم کرد.
6- حضرت امام«رضواناللهعلیه» روحی بود ماوراء مشهورات زمانه، و این نکته را مقام معظّم رهبری«حفظهالله» خوب درک کردند و بر آن اساس در توصیف حضرت امام میفرمایند: «آن مرد عظیمی که بلاشک خداوند لمعهای و لمحهای از انوار طیبهی نبوتها را در وجود او قراردادهبود»[1] و به همین جهت نگفتند امام یک مجتهد بود من هم یک مجتهد، بلکه تلاش کردند در ذیل شخصیت حضرت امام، عامل تفصیل انقلاب اسلامی و اهداف قدسی آن باشند.
7- تا جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی درست روشن نشود، نمیفهمیم تاریخ جدیدی در عصر ما شروع شده و انسانی در سیرهی انبیاء، بنا دارد همهی معادلات جهان کفر را درهم ریزد و ما را به تولدی دیگر دعوت نماید. این را وقتی میفهمیم و پای در تولد جدید میگذاریم که شخصیت اشراقی آن کسی را که بنا دارد چون حضرت اسرافیل حیات را بر کالبد مردهی جهان امروز برگرداند، بشناسیم زیرا:
هین که اسرافیل «وقت»اند اولیا |
مرده را ز ایشان حیات است و حیا |
8- سعی ما آن است که راه رجوع به مکتب و شخصیت حضرت روحالله«رضواناللهعلیه» را بنمایانیم تا جامعه بتواند بهترین ارتباط را با انقلاب اسلامی برقرارکند و در ذیل انقلاب اسلامی به تفکر و تفاهم و وحدت قدسی لازم برسد و نسبت به انقلاب «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْض» نگردیم که در آن صورت از برکات مهمی محروم خواهیم شد و نه تنها زبان همدیگر را نمیفهمیم بلکه کینهی یکدیگر را به دل میگیریم، چون هرکدام به وجهی از انقلاب اسلامی تأکید میکنیم.
9- تذکر به عهدی که ملت ایران با حضرت امام بست و در آن راستا ولایت الهی را پذیرفت، موجب میشود که از بیتاریخی مدرن که ما را در بند نیهیلیسم گرفتار نموده، غفلت نشود و بفهمیم در این فتح تاریخی تا کجا باید جلو برویم.
10- وقتی تفکر ظهور کرد و تفاهم به صحنه آمد، آزاد اندیشی موجب تولد اندیشههایی ژرف و بزرگ میشود، در چنین فضایی است که میفهمیم انقلاب اسلامی چگونه ترقی و تعالی را به ما هدیه نموده و معنای تأکید رهبری بر آزاد اندیشی معلوم میشود آنجا که میگویند «متأسفانه گذشتهی فرهنگی کشور ما فضا را برای آزاد اندیشی بسیار تنگ کرده بود».[2]
11- رابطهی ملکوتی بین انسانها زمینهی رابطهی حقیقی و وجودی را فراهم میکند، چیزی که همیشه دشمنان اسلام ـ از جمله بنیامیهـ در نفی آن میکوشیدند و اهلبیتh در جهت احیای آن تلاش مینمودند، زیرا در چنین فضایی سرمایههای عقلی و عرفانی ما احیاء می شود و میتوانیم احیاءگری کنیم. در زیر سایهی رابطهی حقیقی، ملّتی که از تاریخ بیرون افتاده به تاریخ خود برمیگردد و فلسفهی صدرالمتألّهین به تاریخ ما برگشت تا نقش وحدتبخشی حقیقی ظهور کند. به تعبیر مقام معظم رهبری، فلسفهای که «در اسلوب و محتوای صدرایی، جای خالی خویش را در اندیشهی انسان این روزگار میجوید و سرانجام خواهد یافت».[3]
12- در مکتب اشراقی و تمدّنسازِ آینده طوری به تفکّر فلسفی صدرالمتألّهین نظر شده که انقلاب اسلامی به خوبی از روحیهی اخباریگری و تحجّرِ دینی عبور کند و با نگاه وجودی، نظر به مقام «السببُ الْمتصل بَین الأرض و السماء» بودن حضرت مهدیg بیندازد و در همین رابطه مقام معظم رهبری«حفظهالله» میفرمایند:
مکتب فلسفی صدرالمتألهین همچون شخصیت و زندگی خودِ او مجموعهی در هم تنیده و به وحدت رسیدهی چند عنصر گرانبهاست. در فلسفهی او از فاخرترین عناصرِ معرفت یعنی عقل منطقی و شهود عرفانی و وحی قرآنی، در کنار هم بهره گرفته شده و در ترکیب شخصیت او تحقیق و تأمل برهانی و ذوق و مکاشفهی عرفانی و تعبد و تدین و زهد و اُنسِ با کتاب و سنت، همه با هم دخیل گشته.[4]
13- اگر به «وجود» در همهی ابعاد و به صورت تشکیکی نگاه نشود، فرهنگ وَهم زدهی مدرنیته در همهی چهرههایش شناخته نمی شود و به همین جهت سعی شدهاست به صورتهای مختلف موضوعِ «وجود» به میان آید. امید است بحث «وجود» را که در هر مرحلهای نسبت به چهرهای از سوبژکتیویته مطرح شده، با دقّت لازم دنبال بفرمایید.
14- از آنجایی که در بحث از «وجود» با یک مفهوم رو به رو نیستیم بلکه با وجودی سر و کار داریم که به عنوان یک حقیقت تشکیکی، دغدغهی زندگی امروز ماست به طوری که میتواند هنر و ادبیات و تکنیک و سیاست و فرهنگ ما را معنی کند، پس بحث از «وجود» و نظر به آن، چیزی نیست که خوانندهی گرامی بخواهد در جایی از کتاب از آن خلاص شود.
15- وقتی متوجه شدیم وحدت قدسی یک وحدت حقیقی است و نه اعتباری، متوجه «وجودی» بودن وحدت قدسی میشویم و در این رابطه با رجوع به «وجود مطلق» در پی ایجاد وحدت قدسی خواهیم بود و در این راستا نظرها به وجود حقیقی عالم امکان یعنی حضرت مهدیg دوخته میشود تا جامعه از بیفکری و جاهلیت زمانه آزاد شود.
16- وقتی متوجه مبانی قدسی انقلاب اسلامی نباشیم تحلیل درستی از علت ریزشهای افراد در انقلاب اسلامی نخواهیم داشت. با نظر به مبانی قدسی انقلاب اسلامی از همان ابتدا معلوم بود که آقای بازرگان و بنیصدر و دولت سازندگی و دولت اصلاحات نسبت به انقلاب زاویه داشتند و غفلت از این امر موجب میشد که از دست یکی به دیگری پناه ببریم و بعد از مدتی بفهمیم آن دیگری نیز ما را به اهداف انقلاب اسلامی نزدیک نمیکند.
17- لازم است در شناخت جوهرهی غرب که همان سوبژکتیویته است دقت زیاد به خرج داد و مبانی فکری پدران غرب جدید یعنی دکارت و هیوم و کانت را بهخوبی ارزیابی نمود تا معلوم شود انقلاب اسلامی با چه طرز فکری روبهروست و شیشهی عمر تمدن غربی چیست و چرا حضرت امام در تقابل با غرب، به فلسفهی صدرایی نظر دارد و حتی در نامهی خود به گورباچف، ملاصدرا و محییالدین بنعربی را مدّ نظر گورباچف قرارمیدهد.
18- واژههایی همچون «سوبژکتیویته» و «نومینالیسم» و «نیهیلیسم» روحی دارند که با روح خود، فرهنگ غرب را تشکیل میدهند و با شناخت دقیق آن روح است که از طرفی میتوان حساسیت جایگاه شخصیت اشراقی حضرت امام را برای آزاد شدن از آن روح ـکه دویست سال است مردم را تحت تأثیر خود دارد ـ درک کرد و از طرف دیگر با درک درست «وجود» از طریق معرفت نفس، به صورت حضوری جای خود را پیدا نمود و در سیر الی الله، از منظر نظر اهلبیتh موفق شد و در این راستا از غرب عبور کرد و به انقلاب اسلامی نظر نمود.
طاهرزاده